وبلاگ شخصی امیررضا توکلی

بلوغ فکری یعنی 1- خودآگاهی 2- مطالعه 3- تجربه 4- منطق / و ضریب هوشی که نقش کاتالیزور رو داره.

وبلاگ شخصی امیررضا توکلی

بلوغ فکری یعنی 1- خودآگاهی 2- مطالعه 3- تجربه 4- منطق / و ضریب هوشی که نقش کاتالیزور رو داره.

دوستی چیست؟

چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۹، ۰۱:۵۵ ب.ظ

یه زمانی خیلی گیر این بودم که به تعریف جامعی از دوستی برسم، بدون هیچ مطالعه ای صرفا به این جمله رسیدم که دوستی یعنی "منافع من منافع دوستمه و بالعکس"؛ تعریف جامعی هم میومد.
ویکیپدیا رو باز کردم دیدم نوشته رابطه ای حاوی احترام، همیاری و یه سری چیزای دیگه بین دو نفر، خوب من با یه تعداد زیادی آدم در ارتباط بودم، دانشگاه بود و دوستای آنلاین و اینا، کدوما دوستن؟ کدوما پن پالن؟ به کدوما میشه اعتماد کرد به کدوما نمیشه؟ تهش رسیدم به این نتیجه که بهتره در فهمیدن این که کی دوستمه و کی نیست صرفا به تجربه و زمان اتکا کنم تا تجزیه و تحلیل اون آدم، یعنی دیگه زیاد گیر ندم طرف چه مدلیه و چه عقیده و رفتار و اینا داره صرفا ببینم آیا باهاش حال میکنم یا نه و  اینکه آیا اعتماد میشه به هم بکنیم یا نه؛ همیار هستیم یا نه! یعنی من بهش سود برسونم و از این سود رسانی خوشحال شم و اونم همینطور، انگار به داداشش سود رسانده است! باری! یه دوست خوبی دارم از خارج، حدود 5 سال و نیم پیش از اینترنت همو پیدا کردیم و تو این مدت خیییلی به هم اعتماد پیدا کردیم و خیلی رازهامونو به هم گفتیم و اینا. زبان اولش هم اسپانیایی هست، اینو داشته باشید تا اینجا حالا بریم داستان دوم:
من از آدمایی هستم که خون اینترنت رو میمکم در زمینه تحقیق در یک مسیله! سرچ میکنم و بعد 10 صفحه اول گوگل رو کامل میخونم (البته مدتیه از داک داک گو استفاده میکنم) و بعد میبینم تو کامنتا چه خبره، چیزی اگر نبود میرم شبکه های اجتماعی سرچ میکنم، یا نه! یه آدمی که فکر میکنم بلد باشه پیدا میکنم از اون میپرسم و کلا تا پیدا نکنم ول کن نیستم! یه بارم گیر داده بودم به این قضیه که آرژانتین دقیقا چطوری از امریکا در سالهای 1990 قطعات موشک کش رفت؟ طی پروژه ساخت موشک کندور 2؟ از ویکی پدیا اسم اون افسری که روی کار بود رو پیدا کردم و اسمشو سرچ کردم، بعد دیدم چیزی نیومد زیاد زبان رو اسپانیایی کردم و بعد دیدم یه مقاله اومده از روزنامه کلارین آرژانتین، فرستادمش به این دوستم که بهم یه توضیح سر سری بده از اینکه چطور این اتفاق افتاد و اینجا شوک اتفاق افتاد؛ من بهش نگفتم بیا برام کل 4 صفحه رو ترجمه کن من فقط گفتم فلانی چطور این کارو کرد؛ ولی بعد تمام 4 صفحه رو ترجمه شده تحویل گرفتم! این، یکی از همون تجربیاتی بود که باعث شد بفهمم کسی که باهاش الان دوستم واقعا "دوست"مه؛ مولوی بدون شمس، مولوی نمیشد؛ امیدوارم دوستایی پیدا کنین همگی که بتونین بهشون شدیدا اعتماد کنین و بهشون تکیه کنید و تو همه مسایل باهاشون همیاری کنید :)

داستان "همکاری دولت و مافیا بر سر موشک" رو هم در پست بعدی میذارم.

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۹، ۰۱:۵۵ ب.ظ
  • امیررضا توکلی

نظرات  (۱)

دوست... 

کاش آدم واقعا دوست باشه...

یا حداقل یه دوستی داشته باشه که بتونه بهش اعتماد کنه... 

پاسخ:
خیلی نعمت بزرگیه واقعا
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی